آوادخت، یک مشاهده گرِ روشن بین
نیک باش چون تابش آفتاب و بخشش بارانآوادخت، یک مشاهده گرِ روشن بین
نیک باش چون تابش آفتاب و بخشش بارانپیوندها
- آموزش رقص (Sahar)
- آوای شب
- بخند به روی دنیا باقیشو بیخیالش
- پزشک فردا،هدی
- جایی برای گفتن دلتنگی ها
- خونه ما
- دختر مهندس سیاستمدار
- دکتر بعد از این، تاراس
- دکتر بعد از اینهای شاهرود
- دلفین
- دنیای رایانه و ترفندهای آن
- دور خواهم شد ازین خاک غریب
- روزگار مهندس سویل
- روزنگاری یک دانشجو در ناسرزمین مادری
- زندگی زیباست
- سانی
- عکس
- لحظه ای از خودم
- من و مشتری هام
- ناهید،مهندس کوچولو
- وفادار دلشکسته
- هر چقدر که بخواهی
- همینه که هست
- یادداشتهای روزانه دکتر دلژین
- یادداشتهای یک مهندس
- یک ماما با چکمه های سفید
- یه همسر دارم...
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- اسفند 1394 1
- فروردین 1392 1
- تیر 1391 1
- اردیبهشت 1391 1
- فروردین 1391 1
- آذر 1390 4
- آبان 1390 2
- مهر 1390 1
- شهریور 1390 4
- مرداد 1390 4
- تیر 1390 4
- خرداد 1390 6
- اردیبهشت 1390 6
- فروردین 1390 6
- اسفند 1389 4
- بهمن 1389 3
- دی 1389 4
- آذر 1389 8
- آبان 1389 6
- مهر 1389 6
- شهریور 1389 2
- مرداد 1389 1
- خرداد 1389 3
- اردیبهشت 1389 2
اندر باب کتاب
و اندر باب مطلعه کتاب اینکه عادتی دیرینه دارد که چند کتاب را همزمان بخواند.اینبار هم کتبِ
دستان شفابخش
(کامل خوانده شده-بیشتر رو ناخوداگاه انسان بحث میکند و اینکه چطور میتوان با آن کار کرد و یا این قسمت از ذهن را برنامه ریزی کرد)
عطر سنبل، عطر کاج
(نیمه خوانده شده- ماجرای بانویی که در کودکی سفری به آمریکا داشته و بعدها هم برای زندگانی به انجا میرود.نوع مشکلات خود و خانواده و برخورد اطرافیان با ایرانیان را داستانی بیان میکند. )
نیمه تاریک وجود
(کامل خوانده شده-نیازی نیست که انسان بی نقصی باشی.بلکه کامل بودن مهم است.خوب و بد با هم کاملند.نه صرفا خوب یا مطلق بد.کمک میکند تا هر حادثه زندگی را ریشه یابی کنیم تا آن هنگام که وجود آدمی یکپارچه شود)
سینوهه
(یک سوم خوانده شده-بنده خدا گفته است که این کتاب را برای خودم مینویسم و دوست ندارم کسی بخواندش.ولی خب ما چه کنیم که با خواندنش میرویم به اهرام ثلاثه و خوش میگذرد؟)
شفای زندگی
(در آغاز راه خواندن- تا اینجای کار فعلا بر این تاکید دارد که خود را بپذیر تا تغییرات دلخواهت آغاز شود.نمیداند چرا این سه کتاب ذهنی انگار هریک قسمتهایی از یک سریالند.)
را با هم میخواند.طبعا بعضی کتابها جالب تر بوده اند و زودتر تمام شده اند. PDF بودن بعضی از کتاب ها هم اذیتش میکند و این خود دلیل دیگریست برای کمتر سر زدن به کتاب ها.کاغذ دنیای دیگریست.
و خب این را گفت که از این میان، کتاب "نیمه تاریک وجود اثر دبی فورد و ترجمان فرناز فرود" را به دوستان پیشنهاد دهد..کتاب "دستان شفابخش اثر خوزه سیلوا" هم نیکوست گرچه به مذاق پزشکان خوش نخواهد آمد.
دوست داشتید این کتاب را بخوانید..اگر خوانده اید نظرتان چه بوده؟ اگر دوست دارید کتاب پیشنهاد بدهید 
پ.ن. برای دوستانی که علاقه به مطالعه کتاب روی گوشی همراه خود دارند این سایت پیشنهاد میشود : کتاب موبایل
پ.ن. برای علاقه مندان به مطالعه کتاب به صورت PDF این سایت پیشنهاد میشود: کتابخانه امید ایران...در خبرنامه اش عضو شوید هر روز کتب جدید را از طریق ایمیلتان به شما جهت دانلود معرفی میکند.
پ.ن.دوستی عزیزی(آواژه)فرمودند پس این آهنگ انتهایی سریال "ساختمان پزشکان" کو؟ 
بفرمایید این هم لینکش ....دانلود
اوا جون منم بهت کتاب زیبای سفید برفی رو پیشنهاد می کنم که بخونی و مثل من حالشو ببری!
احسااااااااااااااان...خان داداش کجایی؟اومدم وبلاگت الان
خوش بحالت وقت داری کتاب بخونی من یه کتاب کوچیک همیشه میزارم تو کیفم بیرونم تا هرجا کارم کمتر شد ازش چند صفحه بخونم......عطر سنبل، عطر کاج و سینوهه رو خوندم دوسشون داشتم
کتاب رو وقتی داری میخونی باید تو دست لمس کرد کتابای پی دی افی رو اصلا خوشم نمیاد
دستان شفابخش و شفای زندگی روانشناسیه؟؟؟؟؟(چون اصولا با کتابای روانشناسی میونه ندارم)
کتاب زندگی در پیش رو اثر رومن گاری هم قشنگه الان به چاپ ۱۱ رسید .من یک اثر هنری بودم اشمیت هم کتاب خوبیه و.....
در حالت کلی منم همچین وقت ندارم بخونم.ولی برنامه گذاشتم برای خودم که حتما باید تیک بخوره : روزی یه ساعت مطالعه آزاد
الان یه ویرایش میکنم و یه خطی درباره کتابا مینویسم.آره بعضیاشون روانشناسیه.
اون کتابی رو که گفتی رو هم حتما میخونم..ممنونم
راستی یادم رفت بگم قالب نو مبارک
بسی ممنانم
قالب جدید با منوی متحرک مبارک صاحابش باشه!
کیف میکنی احسان منویش چقدر تکنولوژیکه؟
سلام. این وبلاگ شما هم باب الابوابی هست.
این یک پیام آگاهی بخش است:
بدبختانه در مدارس ما، در کتابهای ما، در جامعۀ ما وقتی صحبت از اسلام و غیر از اسلام می شود، می گویند: دینها همه خوب هستند، ولی اسلام کاملترین دین است!
این بزرگترین جفایی است که به اسلام میکنند؛ اسلام فقط کاملترین دین نیست، بلکه تفاوت اساسی آن با دینهای دیگر این است که منحرف نشده است. در زیر فقط به بخشی از انحرافات دو دین مهم و مطرح در کشورمان می پردازم.
مسیحیت
مسیحیت دو باور مهم دارد که این دو باور تفاوتهای اصلی مسیحیت با اسلام نیز هستند: یکی تثلیث، و دیگری فدا. اکثریت قریب به اتفاق مسیحیان جهان به مورد اوّل اعتقاد دارند، و مورد دوّم چیزی است که مسیحیان با آن شناخته میشوند، یعنی فردی که به آن اعتقاد نداشته باشد، مسیحی نیست.
الف)تثلیث چه می گوید؟
تثلیث می گوید: خدا در عین اینکه یکی است، دارای سه اقنوم یا سه شخصیت متمایز از هم است: پدر، پسر و روح القدس. پدر خداست، پسر خداست، روح القدس خداست، و این سه از هم متمایزند و با هم یکی نیستند، ولی در عین حال یک خدا هستند! اگر به وجود این آموزه در مسیحیت شک دارید، میتوانید به نزدیکترین کلیسای محل زندگی خود بروید و از کشیشها بپرسید که آیا چنین باوری دارند یا خیر!(البته بحث کردن با کشیشها و مسیحیانی که اهل بحث هستند، کار افراد متخصص در مباحث مسیحیت هستند، می باشد)
نکات جالب در مورد این آموزه:
1.کتاب مقدّس خودشان این آموزه را آموزش نمی دهد! مسیحیان تنها با تفسیرها عجیب و غریب خودشان، از آیات کتاب مقدّس، ادعا میکنند این باور منشأ در کتاب مقدّس دارد. جالب اینکه این تفسیرها همگی قابل نقد و بررسی هستند و می توان نشان داد، هیچیک از این تفاسیر در کتاب مقدّس اساس و مبنایی ندارند.
2.این آموزه با عقل در تناقض است، مهمترین ایرادش را مطرح میکنم: این سه شخصیت، هر سه خدا هستند، و از یکدیگر متمایز هم هستند، پس ما سه خدای متمایز داریم، و نه یک خدای واحد! این مهمترین تناقض درونی آموزۀ تثلیث است، از یک طرف میگوید خدا یکی است، و از طرف دیگر چیزی می گویند که نتیجه اش می شود، وجود سه خدا ! البته در بند بعد توضیح می دهیم که چرا اینگونه شده است!
3.با کمی دقّت در ادیان شرک، مثل ادیان موجود در مصر، بابل، یونان، روم و... در زمان مسیحیت اوّلیه میبینیم که آنها در شرک خود، آموزۀ سه-خدایی داشته اند. یعنی به سه خدای مجزا معمولاً که با هم رابطۀ فامیلی داشته اند، مثلاً یک خدا پدر است، یک خدا مادر است، و یک خدا پسر است. از سوی دیگر یهودیت، که مسیحیت نخستین از دل آن برخاسته بود، ابداً به چنین چیزی اعتقاد نداشته است و میگفته است که خدا یکی است و یک شخصیت هم بیشتر ندارد. مسیحیانی که تثلیث را وارد مسیحیت کرده اند، سعی کرده اند، با این باور خداشناسی خود را شبیه به هر دو گروه جلوه بدهند(درست مثل بهائیان که سعی میکنند دین خود را شبیه به تمام ادیان موجود جلوه بدهند) همین میشود که خدایی را معرفی میکنند که یکی است، تا همان خدای یهود باشد و هم دارای سه شخصیت مجزا است که هر سه خدا هستند، تا همان خدای ادیان شرک باشد.
این سه خدایی، در مصر به صورت سه خدای اوزیریس(پدر)، ایزیس(مادر) و هروس(پسر) بوده است. در سه خدایی هندویی، به صورت براهما(خدای آفرینش)، ویشنو(خدای محافظ) و شیوا(خدای هلاکت) بوده است. در بابل به صورت سه خدای "عشتر"، "سین" و "شمس" بوده است. در پالمیر سوریه به صورت خدای ماه، خدای آسمانها و خدای خورشید بوده است و...
البته لازم به ذکر است که این باور مسیحی را حتی با کتاب مقدّس خودشان هم میشود رد کرد، و در مناظرات مسیحی و مسلمان معمولاً مسلمانان با کتاب مقدّس خودشان آنها را رد میکنند. برای آگاهی بیشتر، این مناظره را بخوانید:
http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/iid/topicid/2137573
ب)فدا: باور فدا می گوید که خداوند(اقنوم پسر، که همان عیسی باشد) برای نجات ما، لباس جسم پوشید و به زمین آمد، رنج کشید، روی صلیب رفت و کشته شد، تا کفّارۀ گناهان ما را بدهد، زیرا بشر خودش نمی تواند خودش را از گناه پاک گرداند. مسیحیان، آنقدر در ایمان به این باور خود راسخ هستند که مطمئن هستند کسی که ایمان نیاورد به این مسئله، نجات نخواهد یافت.
بر این باورها نقدهای زیادی وارد است، ولی از همه مهمتر اینکه:
1.لازمۀ عدالت خداست که هر کسی خودش تاوان گناه خودش را بدهد، نه اینکه دیگری تاوان گناه او را بدهد.
2.به دور از عدالت خدا است که توانایی بشر را آنقدر کم قرار بدهد که نتواند خودش را از گناه پاک کند. آیا خدا بیشتر از توان ما از ما انتظار دارد؟
3.مسیحیت خودش را ادامۀ یهودیت می داند، ولی چنین باوری(به فدا و کفاره) در دین یهودیت، وجود ندارد.
4.از مسیحیان میپرسیم که کسی که بالای صلیب مُرد خود خدا بود یا نه؟ اگر بگویند آری، این چه خدایی است که کشته می شود، و اگر بگویند نه، پس می پرسیم چرا ادعا می کنید خدا برای نجات ما روی صلیب رفت و کشته شد، به قول خودتان او فقط لباس جسمی که چندی پوشیده بود را روی صلیب فرستاده است! چگونه با فدا شدن یک لباس جسمانی، گناه تمام انسانها بخشیده می شود؟
5.باز هم مثل تثلیث، دُم ادیان شرک از زیر لباس مسیحیت بیرون می زند. طبق باور بسیاری از ادیان شرک که از هزاران سال پیش از مسیحیت به وجود آمده بودند، یکی از خدایان، برای نجات دادن انسانها، جان خود را از دست می داد، و بعد توسّط یکی دیگر از خدایان دوباره زنده می شد. حالا در مسیحیت، پسر برای نجات انسانها، کشته می شود، و بعد توسّط پدر زنده می شود. این خدایان نجات بخش در ادیان شرک، قرنها پیش از مسیحیت وجود داشتند: کریشنا در هندوئیسم(1200 قبل از میلاد)،اوزیریس در مصر(834 پیش از میلاد)، پرومتئوس از خدایان یونان، میترا در میترائیسم و... باز می بینیم که مسیحیان خدای بی همتای یهود را لباس جسم پوشانیده و به پایین آورده اند و مانند یکی از خدایان شرک، برای نجات بشر، فدا نموده اند.
زرتشتیت
خداشناسی در کیش زرتشت، نیز ایرادهای اساسی دارد.
الف) دوگانگی در خدا: اوّلین ایراد وجود دوخدایی در زرتشتیت است، که زرتشتیان شب و روزشان برای رد این ادعا سپری می شود. حقیقت امر این است که اوستا به صورت آشکار، خلقت بدیها را به اهریمن و خلقت خوبیها را به اهورامزدا نسبت می دهد. زرتشتیان می گویند فقط بخش گاتاهای اوستا، واقعاً توسّط زرتشت نوشته شده است پس این اعتقاد در زرتشتیت وجود ندارد. در پاسخ می گوییم که اگر چنین است، چرا بخشهای دیگر اوستا را به عنوان یک کتاب مقدّس حفظ می کنید و به غیر از گاتاها بقیه را دور نمی ریزید؟ ثانیاً در گاتاهای زرتشت هم از دو مینو به نامهای انگره مینو و سپنت مینو صحبت می شود، سپنت مینو زندگی را خلق می کند و سپنت مینو نازندگی را! پس سپنت مینو، خالق چیزهای خوب، و انگره مینو وارونۀ اوست، که بسیار نزدیک به نگرش بخشهای دیگر اوستاست. نظر به اینکه زرتشتیانی که بخشهای دیگر اوستا را نوشته اند، به زمان گاتاها نزدیکتر بوده اند، نسبت به زرتشتیان امروز درک بهتری نسبت به گاتاهای زرتشت داشته اند، شاید بتوان گفت که گاتاها به راستی دوخدایی یا چیزی شبیه به آنرا آموزش می دهند.
ب)ستایش غیر خدا: در زرتشتیت غیر خدا، مثل آتش و خورشید، ستایش می شوند. زرتشتیان می گویند شما رو به قبله نماز می خوانید، ما هم رو به نور نماز می خوانیم، مثل آتش، ماه یا خورشید، می گوییم: بله، ولی ما قبله را ستایش نمی کنیم، ستایش مخصوص خداست، ولی شما خورشید و آتش و ... را ستایش می کنید. این یعنی شرک.
پاسخ به این سؤال را در وبلاگ انجمن زرتشتیان اهواز به این شرح دیدم:
سوال: نماز روزانه زرتشتیان دارای چه مفهوم و عباراتی می باشد ؟ 4-24
پاسخ : نماز روزانه زرتشتی درخرده اوستا و از زمان ساسانی تنظیم گردیده است . از بخش های یسنا و یشت ها برگرفته شده و در قسمتسروش واژ و اوستای کٌشتی ترجمه آن چاپ شده است دراین نماز به سرور خانه ، شهر ، کشور و دین درود فرستاده شده . ضمن ستایش خداوند یکتا برای بخشش داده های نیک ، برای زنان و مردان نیک اندیش، خوش گفتار و درست کردار آرزوی زندگی خوب همراه با دارایی شادی آور و فرزندان نیک شده به همبستگی انسانها و دوری آنها از کژاندیشی اشاره شده و پیمان وابستگی به آیین راستی همگام با صلح و آرامش در نماز برای هر فرد با خداوند برقرار می گردد و اشوزرتشت در هات 28 ازیسنا ( گات ها ) به نماز و نیایش سفارش کرده و آرزومند است که هر انسان با بهره مندی از خرد رسا و دانش زمان بر آن باشد تا با تلاش وکوشش خود در سازندگی و تازه شدن هستی نقش داشته باشد که روان گیتی خشنود گردد وهنجار اشا همواره پویا و پایدار بماند
http://www.zartoshtyan.blogfa.com/post-2.aspx
پس نمازهای روزانۀ زرتشتی، بر اساس یسنا و یشتها، در خرده اوستا قرارگرفته است.. خب بد نیست نگاهی به خرده اوستا بیندازید تا با پنج نیایش روبرو شوید:
1.خورشید نیایش: ضمن ستایش اهورامزدا، در بند ششم، می بینیم که نوشته شده است: «خورشید جاودانۀ رایومند تیزاسب را می ستاییم.»(ترجمۀ جلیل دوستخواه؛ اوستا، ج2، ص591)
بر اساس این فرمایش:
الف)خورشید جاودانه است، و نابود نمی شود!
ب)خورشید اسبی تندرو دارد!
ج)خورشید نیز، مانند اهورامزدا ستایش می شود.
2.مهرنیایش: در این نیایش در بند دهم می خوانیم: «مهر فراخ چراگاه، ]آن[ هزار گوشِ ده هزار چشم، ]آن[ ایزد نامبردار و رام بخشندۀ چراگاه خوب را ستایش و نیایش و خوشنودی و آفرین»(ترجمۀ جلیل دوستخواه؛ اوستا، ج2، 597)
بر اساس این فرمایش:
الف)مهر بالای چراگاه، دارای هزار عدد گوش و ده هزار عدد چشم است!
ب)مهر ایزد است(که البته زرتشتیان توجیه میکنند که ایزد در اوستا همیشه به معنای خدا نیست.)
ج)مهر، مانند اهورامزدا، ستایش و نیایش می شود.
د)مهر مانند یک موجود زنده می تواند خشنود شود!
3.ماه نیایش: در این نیایش در بند دوم می خوانیم: «ماه در بردارندۀ تخمۀ گاو، گاوِ یگانه آفریده و چارپایان گوناگون را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین»(ترجمۀ جلیل دوستخواه؛ اوستا، ج2، 599)
بر اساس این فرمایش:
الف)ماه در بردارندۀ تخمۀ گاو است!
ب)ماه مانند موجودی زنده می تواند خشنود شود!
ج)ماه، گاو یگانه آفریده و چهارپایان گوناگون، مانند اهورامزدا مورد ستایش و نیایش قرار می گیرند.
4.اردویسوربانو نیایش(آبان نیایش): در بند سوم این نیایش می خوانیم: «آبهای نیک مزدا آفریده، آبهای اردویسور اناهیتای اَشَوَن، همۀ آبهای مزدا آفریده و گیاهان مزداآفریده را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین»(ترجمۀ جلیل دوستخواه؛ اوستا، ج2، 601)
بر اساس این فرمایش:
الف)آبها و گیاهان، مانند خود مزدا، ستایش و نیایش می شوند
ب)آبها موجوداتی زنده فرض می شوند که می توانند خشنود شوند!
در بند نهم از همین نیایش می خوانیم:«فروغ و فرّ اردیسور بانو، را با نماز]ی به بانگ[ بلند می ستایم»(ترجمۀ جلیل دوستخواه؛ اوستا، ج2، 602)
پس برای اردیسور بانو هم مثل اهورامزدا نمازی هست!
5.آتش بهرام نیایش: در بند چهارم این نیایش می خوانیم: «به خشنودی اهوره مزدا، ترا ای آذر مزدا اهوره، ای مهترین ایزد خوب کنش، نماز می گزارم...» (ترجمۀ جلیل دوستخواه؛ اوستا، ج2، 605)
بر اساس این فرمایش، برای آذر(آتش) اهورامزدا، نماز گزارده می شود.
بعد در بند ششم می خوانیم: «ای آذر اهورامزدا، با همۀ آتشها! ای ایزدنریوسنگ، آذر نافۀ شهریاری! شما را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین!» (ترجمۀ جلیل دوستخواه؛ اوستا، ج2، 606)
بر اساس این فرمایش:
الف)نه فقط آذر اهورامزدا، که تمامی آتشها، مثل خود اهورامزدا، مورد نیایش و ستایش قرار می گیرند.
ب)آتش موجودی زنده تلقی می شود که برایش خشنودی ممکن است.
البته بعد از این بخش نیز، بخش پنج گاه واقع است، که در آن پرستش غیر خدا را می بینیم.
حال آیا به نظر شما، دین زرتشت، با چنین نمازها و نیایشهایی، می تواند ادعای یگانه پرستی بکند؟
این مطلب فقط جهت آگاهی بچه مسلمانها بود و قصد توهین به هیچ عقیده ای را نداشت.
اگر این مطلب را مناسب یافتید، برای دوستانتان هم ارسال کنید.
سلام. آقا ماشاااله شما اندازه دو تا سه تا پست من کامنت گذاشتید
هنوز فرصت نکردم همه اشو بخونم..در اولین فرصت کامل میخونم..همینقدر میدونم که خدا یکیه..و البته از هر دو دینی که فرمودید باید افراد معتقد به اون بیان و صحبت کنن تا ابهامات رفع بشه.حتما جملات کتابهای این عزیزان هم تفسیر داره..بعدشم خدا جای دوری نیست..همینجا درون خود ماست..خیر و شر هم همینطور
سلام آوا نه سحر
خوبی سحر؟
خوبی آوا ؟
بابا چرا من فکر میکنم اسمت سحره ؟ اصلا من دلم میخواد سحر صدات کنم
اول از همه یه دنیا تشکر میکنم ، به خاطر معرفی این کتاب ها ، هر چند یه بار قبلا یکیشون رو بهم توصیه کرده بودی باز هم تشکر میکنم
دوما :- من همین جا از دوستان خواهشمند هستم هر کتاب خوبی رو که خوندنند ، معرفی کنند. (درست گفتم ؟)
سلام بر ناهید..تو هرچی دوست میداری مرا صدا کن
خواهش میکنم عزیزم..معرفی کتاب کلا کار خوبیه
درست گفتی..البته "خوندند" درست تره
سوما :- ما اینجا هیچ کتاب فارسی ندارییم ، یه مشت کتاب داشتیم توی کتابخونه ی مدرسمون که همیشه ی خدا ، در کتابخونه بسته بود .( همیشه نه ، اکثرا اوقات )
به خدا یه دنیایی بود ، یادش بخیــــر
چهار :- یه رایزنی فرهنگی دارییم ؛ که کتاب هایی داره مال سال 70
اولین و آخرین باری که رفتم رایزنی ، قسمت کتابخونه اش ، فکر کنم ، چهار سال پیش بود که یه اتاق پر از کتاب بود ، شانسی دوتا از کتاب ها رو نگاه کردم ، چاپ 78 بود ، و بعدش هم گفتنند که نمیشه کتاب ها رو بهم بریزید و بهشون دست بزنید ، شما اسم کتابی که میخوایید رو بگید تا ما خودمون از کتابخونه میاریم براتون .
منم گفتم کتابهای کامپیوتر میخوام و میخوام خودم نگاه بندازم و یه کتابی رو انتخاب کنم .
که یه قفسه ی کوچولووو نشونم داد و گفت این همه ی کتاب های کامپیوتر هست و یه نگاهی بهشون انداختم ؛ همشون قدیمی بودنند،
گفتم : کو کتاب هایی که امسال به چاپ رسیده ؟
یه کارتون که روش گرد و غبار گرفته بود رو نشونم داد و گفت این کتاب های چاپ پارساله
لابد هنوز فرصت این که جاشون بدنند رو پیدا نکرده بودند و یا هم اتاق کتابخونه جا نداشته
بعدش هم گفت : اسامی کتاب هایی که دوست داریید ، بنویسید تا بگیم از ایران براتون بفرستنند اما کمی طول میکشه ؛ که من خودم حدس میزنم این کمی منظورش یک سال هست
چهارم :- معمولا هم سالی یکبار نمایشگاه میگذارنند توی مدرسه که واسه دانش آموازان هست اما اول واسه پسرا برگزار میکنند و بعد کتاب هایی که فروش نرفته رو واسه ما میاوردنند
سوم: اوا؟چه بد
من عضو کتابخونه نبودم هیچوقت جز اول دبستان..بقیه کتب رو سعی میکنم بخرم 
الان از خانواده کسی ایران نیست که موقع برگشت برات کتابا رو بیاره؟
چهار: میونه ات با پی.دی.اف خوبه؟ گمونم سایت بشناسم که کتب کامیپوتری داشته باشه.بگردم برات پیدا میکنم بهت میگم
چهارم: ای بابا..چرا اخه؟
پنجم:- جدیدا شنیدم توی مدرسه پسرونه کتابخونه ی خیلی بزرگی زدنند (چون قبلا نداشتنند ) و کتابهایی رو که به فروش نمیره ، رو اون جا میگذارنند. ؛؛ دیگه نمیدونم بعد از ظهر میگذارنند کسی بره یا نه ؛ که بدون شک همش کتابهای داستان هست
چون الان حالم بهم میخوره . از ایرانی هایی که اونجا هستنند . اول دوستشون داشتم هاااا اما الان که میبینم ایران اونجوری که معلم هامون برامون تعریف کردنند نیست ؛ توی نظرم همشون درغگو شدنند .
اما دیگه دارم از موضوع پرت میشم .
اما همیشه واسه کتاب دردسر بوده ، حتی کتاب های مدرسمون . یا دیر میفرستادنند و یا هم مشکل گمرکی داشته بنا به دلایل امنیتی و اخلاقی و ...
کتاب های مدرسمون اکثر موقع ها دیر بدستمون میرسید یه سالی که دبیرستان بودیم 20 مهر کتاب ها رسید .
که دیگه از انباری کتاب های نو اما مال سالهای گذشته رو به هر دو سه نفری داده بودنند تا با هم درس بخونیم . یا هم همون درس رو میرفتنند واسه کل کلاس چاپ میکردنند.
الان هم اصلا از هیچی مدرسه خبر ندارم ؛ جز این که دارن استخر درستنند میکنند ،
نه دوست دارم برم حتی پرونده ام رو بگیرم
دلم از مدرسمون خیلی پره ؛..
شیشم :- ایران هم اقوام دارییم اما من هیچ کدوم رو نمیشناسم ، فقط دختر عموم رو به تازگی میشناسم و در ارتباطم ، که میتونم بهش بگم واسم کتاب بفرسته که اونم یه خورده سرش شلوغه ؛ به خاطر بیماری یه دختری از فامیلامون که بیماری ام اس (دور از جون همتون ) گرفته که (ان شالله یهتر بشه ) .
هفتم :- یه مغازه ایی اینحا باز شده که تنها سی دی و فیلم و آهنگ و پوستر ... ایرانی میفروشه که قیمتاش دوبرابر ایران هست ، اما من نشنیدم کتاب داشته باشه ، که قطعا باید داشته باشه .(نمیدونم)
والسلام
میخواستم جمع بندی کنم این پی دی اف هایی که شما دوستشون نداریید من به عنوان یه گنجینه ی طلایی نگاهشون میکنم و شما هم یه خورده قدر کتاب ها رو بیشتر بدونید
و اما سحر جان ، اون قالبت رنگش شاد تر بود ؛ همین که وبلاگت باز کردم دلم گرفت
والسلام
پنجم: میگم بیا خاطرات مدرسه ات رو بنویس..چه خبرها که نبوده
چشم با این گفته ها ما قدر خواهیم دانست 
ششم: آمین حتما بهتر میشه
هفتم: سر بزن..الان کتابات به چه زبونی هستن؟ انگلیسی؟
اوهوم..پس پی.دی اف. دوست میداری..آری ولی چشمم خسته میشه رو مانتیور.. اگه بتونم یه آیپد یا پی دی اف خون بگیرم راحت تر میشم
یه مدت این قالب بمونه عوضش میکنم..شایدم رنگشو دستکاری کردم..اخه اون قالب لینک وبلاگ دوستان رو کامل نشون نمیداد
سلام
گرچه خجالت آوره اما اعتراف میکنم که هیچکدومو نخوندم و فقط یکیشونو (سینوحه) توی خونه دارم
سلام.
من خودمم بیشتر روزنامه خونم تا کتابخون .خب کتابای دیگه که خوندید و جالب بوده رو هم میتونید بگید.هدف آشنایی بیشتر برای مطالعه است
حالا یعنی سینوهه رو فقط دارید و نخوندید؟ 
نه هیچ خجالتی نداره.
آوا جونم قالب نیو مبارک بادت این ماه و همه سال!
گفتی کتاب دست رو دلم گذاشتی یه عالمه کتاب جدید خریدم هنوز فرصت نکردم هیچ کدومشونو بخونم
اما سینوهه رو تو برنامه دارم میخوام بخونم!کتاب علائم حیاتی یک زن و وسوسه هم نصفه نیمه خوندم
قربونت خواهر
من فقط با برنامه ریزی موفق شدم این کتابا رو بخونم ورگنه همونجوری خاک میخوردند
علائم حیاتی یک زن و وسوسه اسم دوتا کتابه یا اسم یه دونه کتابه؟
خیلی خیلی متشکرم که پست مفید میذاری
منم ترغیب شدم نیمه تاریک وجود رو بخونم
کتاب هزار خورشید تابان و بعدش استخوانهای دوست داشتنی رو پیشنهاد می کنم. هر دوشون رمانهای نسبتا غمگینی هستن ولی نکته هایی توشه که آدم همیشه یادش می مونه
یادم باشه دستان شفابخش رو نخونم
به قول شاعر چشماتون مفید میبینه
کتبی که گفتی رفت تو فهرستم 
نیمه تاریک خوب کتابی بود.تمرین هم داره
دستان شفابخش خطرداره دکتر جون..نه نخون..نخون
من زیاد مطالعه نمی کنم نمی تونم کتاب بهت معرفی کنم
قالب جدید مبارک خیلی قشنگه من که خوشم اومد
اا؟چرا مطالعه که خوبه
خیلی ممنانم
این قالب ماله چند ساله پیش اوا جون! تو تازه به دوران رسیدی! تکنولوژیش قدیمیه!
دستت درد نکنه اینقدر منو میخندونی
سلااااااااااااااام
کم پیدایی؟؟!! خبری ازت نیست؟؟!!! امتحانات؟؟؟؟ درسا؟؟؟
ســــــــــــــــــــلام
میام حتما 
نه .این ترم اولین ترمیه که امتحان ندارم
سلام
من دنبال این اهنگه بودم
ممنون لینکشو دادید آوا خانم
بیاین اون ورا
سلام
جدا؟زودتر میگفتی پسریم برات میذاشتم
میام اونورا
آوا جووون پستت چقدر عوض شد و جامع شد ممنون از معرفیای خوبت
بلی..برات نوشتم که میرم برای ویرایش
به نام خدا
و عرض ارادت خدمت مقام... و مقام شامخ ...و همه مسئولین محترم
از اینکه این بلندگو را خدمت ما دادید ممنون
بنده عرضی ندارید
.
.
.
این آهنگتان هم بدجور ما را یک جوری می کند
تقبل الله
دو سه پست قبل تر راجع به این اهنگ نوشته بودم..الان میفهمم که مسئولین محترم حق داشتن سانسورش کنن
سینوهه رو حتما بخون
دارم میخونم دکی جان..
نسخه موبالیشو دارم..یه کم زیاده
بعدشم چرا نگفتین شما چه کتابی رو پیشنهاد میدید؟
دومشم اینکه شما هم دستان شفابخش رو نخون
قالب جدیدت رو تبریک میگم قشنگه
خیلی پست مفیدو خوبی گذاشتی مرسی
ممنانم بهار جون
راستی تو نشریه دوچرخه رو میخونی؟
از اینکه بلندگو رو در اختیار من قرار دادین تشکر می کنم!
من سینوهه و عطر سنبل، عطر کاج رو خوندم و لذت برم. تازه کل کتابای هری پاترو هم خوندم! 
چقده کتاب می خونی تو!
کلاً داستان رو بیشتر حال می کنم تا این کتابای روح و روان و خودشناسی و این چیزا!
بازم ممنون به خاطر اون لینکه، حسابی عزت تپونمون کردی آبجی!
خواهش میشود
هری پاترو گمونم اشتباه کردم چون اول فیلمشو دیدم خوشم نیومد و متعاقبا نخوندمش
خوبه از هرچی خوشت میاد بخون بخون بخون
قابلی نداره داداش
سلام
حق داری عزیزم من تسلیم
البته الان هم که اومدم نمی تونم صفحه ت رو به خوبی ببینم. یعنی همه چی بهم ریخته ست. امیدوارم بعدا بتونم بیام و سر فرصت بخونم
سلام پانی جون خوبی؟
اوا چرا؟ صفحع وبم به هم ریخته یعنی؟با مرور گرهای دیگه امتحان کن شاید درست شه..می بینمت
شما که این همه کتاب میخونی در جریان نیستی چرا سرانه کتاب خوانیه ما ایرانیون اینقدر پایینه؟
آقا اینا شایعه است
میگن این بلگ اسکای عجب چیزی خفنیه! هرچقدر دلت بخواد میتونی نظر بذاری! بعد این دوستانم اینقده سوء استفاده کردن کامنت من رفته بود اون ته مها و کلی گشتم تا پیداش کردم! دمش گرم!
بله..این قالب بخش نظر دهیش این مدلیه که نظرات جدید تر میرن ته فهست..قالبهای قبلی برعکس این بود
مگه در بلاگفا هرچقدر بخوای نمیتونی نظر بذاری؟
از راهنمایی تان در باب کتاب کمال تشکر را دارم
خواهش مینمایم..شما هم مرا راهنمایی کنید سپاسگزار خواهم بود
واااااااااااااای!! من چندتاشو نخوندم. از دستان شفابخش که خوشم نمیاد. با طرز فکر ملت سازگاری نداره.
آتش بدون دود رو خوندی؟ ژوزف بالسامو و غرش طوفان رو چی؟ عالین!!!
طرز فکر ملتو چیکار داری آبجی؟
توی خود اون جامعه نویسنده هم این سازگاری نبوده. در جامعه ما هم اصولا نباید طرز فکر خویشتن رو فریاد کرد 
آتش بدون دود رو پی.دی افشو دارم...بقیه رو نه نخوندم.به فهرستم می افزایمشان..ممنانم مهتاب جان
از دیدن این عکسها به چه نتیجه ای میرسید?
لطفا کودکان زیر 20 سال و کسانی که بیماریه قبلی دارند از دیدن
این تصاویر خودداری فرمایند
[تعجب]
بله کلا موجود با نمکیه
از امروز میخوام همه کتاب ها رو لیست کنم و دانلود کنم و همشون رو یکسره بخونم
کتاب ها اکثرا عربیه ؛ اما این ترم دوتا از کتابهای کامیپوترمون انگلیسی بود .
آفرین آفرین..عالیه
حالا انگلیسی برات آسونتره یا عربی با پارسی؟
من متاسفانه هیچ کدوم از این 3 تا زبون ها رو 100 در صد بلد نیستم و تو همشون میلنگم
وا آبجی تو که پارسی رو مثل بلبل حرف میزنی