فکرش را بکن.دخترک همه اش فکر میکند از زمان نوشتن یادداشت قبلی تا الان فقط یک روز گذشته.
میدانی وقتی در خانه دعوای بدی اتفاق می افتد، وقتی درگیری پیش میاید، وقتی صحنه های دعوایی که انتظار داری در خیابان ببینی، در خانه و بین اعضای خانواده اتفاق می افتد، تا یک هفته مغزت هنگ میکند.حالا هرچقدر هم برای آن هفته ات برنامه ریزی کرده باشی، اصلا آنقدر مخت یخ کرده که فراموش میکنی برنامه ای بوده یا هفته ای گذشته.
اولش، در زمان وقوع این ماجرا همه چیز سریع است.حس میکنی که داری فیلم میبینی، بدنت سرد میشود ولی فکر میکنی که بر اوضاع کنترل داری. کسری از ثانیه صبر مکینی تا ببینی چه شده و کی روی زمین و کی در حال زدن است،بعد پاهایت تو را با خود ش میبرد به وسط معرکه.تو آن وسط چه میکنی؟کسی را نمیزنی.کسی را هل نمی دهی.فحش نمیدهی.فقط در سکوتی خاص ، طوریکه انگار در حباب قرار داری، سعی میکنی دستها و بازوان طرفین را که با یکدیگر درگیر شده و به هم گره خورده اند از هم جدا کنی.به کشتی گرفتن برآویخته اند و تو ایستاده مینگری.چیزی براق در دستان یکیشان میبینی.باز نمیدانی فرمان از کجاست که گامی برمیداری و باز همان فرمان دستت را دراز میکند به سمت سوژه براق تا بتوانی آن را از چنگال قفل شده اش در بیاوری. آری.چاقویی که پدر دیوانه ات در دستش گرفته است را از دستش درآوری.شاید هم آن میان حرفی زده باشی.مثلا به طرز خیلی مسخره ای وسط دعوا با مهربانی به بابایت بگویی: بابا جان دستت و شل کن چاقو رو بده به من!!!
(کدام پدر احمقی در خانه چاقو میکشد؟اصلا نامش را پدر میتوان گذاشت؟رویت میشود به دیگران بگویی چنین پدری داری؟اها حکما هرچه باشد پدرت است و باید حرمتش را نگاه داشت و اینگونه بهش نگفت.باشه.)
باور کنید به همین مسخرگی که دخترک نوشته، این وقایع اتفاق افتاده.شایدم یک هفته در شوک بودن باعث شده که دخترک یادش نیاید از پست قبل تا الان یک هفته گذشته نه یک روز.
دعوا تمام شده.چاقوی از دست درآمده به کسی صدمه نزده.چند ساعت گذشته.نمیدانی کبودیهای روی بازوانت یا درد سینه ات کی به وجود آمده.هه..مهم هم نیست برادرت که سالم است.
برنامه ها را مرور میکنی.میبینی عقب افتادی.خودت را ملامت میکنی.یاد دعوا و مسخ شدگی یادت می آورد که نه..این یه هفته را هنگ کرده بودی.پس خودت را سرزنش نکن.نمیدانم از نظر شما توجیه خوبیست؟
کاش اینجا یکی حرفی میزد
راستی میتوانید آهنگ وبلاگم را بشنوید؟ اگر آری؛ میشود در نظرات به من خبر دهید؟
معذرت اشتباهی واسه پست _ قبلیت نظر گذاشتم!
ندیدم اینجارو
راحت باش دوست عزیز
هرجا نظر بذاری من میبینم
سلام،وبلاکتون که عالی بود،فقط بی زحمت یه سری به وبلاگ مابزنید و یه نظری هم بذارید
سلام
ممنونم..حتما میام